یادداشت| شمایل باشکوه ریشههای ارزشآفرین
دیگر وقت آن رسیده است که با اتکا به زیست بوم نوآوری و خلاق، فرهنگ مان بیشتر معرفی کنیم. بنا بر آنچه که پژوهشگران به آن رسیده اند، زیست بوم، بر فرهنگ تاثیرگذار است و آن را دستخوش تغییر قرار می دهد. فرهنگ نیز، بر جامعه و مناسبات آن، موثر است. آنگاه که جامعه، فرهنگ را پذیرا باشد، شخصیت افراد آن جامعه نیز ارتقا خواهد یافت. در نتیجه، رفتاری مبتنی بر فرهنگ و در راستای آنچه که جامعه می پذیرد، مشاهده خواهد شد.
خب، حالا که ما سال هاست در حال تغییر بخشی از زیست بوم کشور هستیم و تلاش می کنیم که بهره مندی از منابع مان را از زیرزمین به روی زمین و آدم هایش بیاوریم، باید شاهد تغییرات گسترده فرهنگی و رویه رو به رشد آن باشیم. گر چه فرهنگی غنی ما، دارای ریشه های کهن و تنومندی است و مدد گرفتن از این داشته ها، ما را ثروتمندتر و سربلندتر می کند، با این حال، تغییرات تاریخی، چالش هایی را پیش رویمان قرار داده است که به جز ایجاد تغییرات امروزی، راه دیگری نمی ماند.
این واقعیت را قبول داریم که دنیا عوض شده است. در آستانه انقلاب صنعتی چهارم هستیم. اینترنت اشیاء و متاورس و امثال آن، دارد آرام آرام در زندگی مان تاثیر می گذارد. سرعت انتقال اطلاعات، سرسام آورتر از دیروز شده است. نوآوری و فناوری، هژمون و استیلای خود را در همه شئون زندگی بشر، گسترده است. شبکه های اجتماعی، افکار عمومی و ذهن جوامع را هدایت می کنند. همه چیز در حال دگرگونی مدام است. ماده مذاب ارتباطات، دائما در حال پیش روی و دگردیسی و تغییر شکل زندگی انسان ها است.
پس در چنین شرایطی، خلق یک زیست بوم تازه، همچون نان شب برای جامعه ما ضروری است. زیست بومی که اینک در کشورمان حلول کرده است و در حال رخ نمایی ست، بر خلاقیت ها و نوآوری ها دست گذاشته است. فناوری ها را به خدمت می گیرد و از آن محصولی تازه به بیرون می دهد چالش ها و موانع را رفع می کند و هوایی تازه به جامعه می دماند.
با این حال، زیست بوم فناوری و نوآوری با همه عظمت و قدرت اش، جزئی از کل جامعه محسوب می شود. زیست بوم های دیگری نیز وجود دارند که بدون یاری و حمایت و حضور آنان، این زیست بوم، پای اش خواهد لنگید. نوآوری ها و در صدر آن؛ نوآوری های اجتماعی و عمومی، اگر در یک قالب سیستمی قرار نگیرند، به مرور زمان، سرخوردگی و خستگی به همراه خواهند آورد. این واقعیت ماجراست. زیست بوم نوآوری و خلاقیت، دشمن شماره یک اقتصاد نفتی و خام خواری است. اگر صادرات نفت خام مان را با افتخار دو برابر یا چندبرابر قبل اعلام کنیم اما دستاوردهای فناورانه پتروشیمی مان افزایشی نداشته باشد، قافیه را باخته ایم. اگر تولید خودروی داخلی مان افزایش چندبرابری داشته باشد اما در آن رسوخ فناوری و نوآوری شکل نگرفته باشد و صاحب ارزش آفرینی نباشیم، با یک آسیب بزرگ ملی مواجه خواهیم شد. اگر شبکه های اجتماعی مان روز به روز شلوغ تر شود اما دستاوردهای جوانان خلاق مان همراه با آن، به میدان نیاید و دیده نشود، دچار اضمحلال و سقوط خواهیم شد.
بله، واقعیت ماجرا همین است؛ اگر سیستم و نگرش مبتنی بر آن، در جامعه ما شکل نگیرد، کارمان تمام است. البته که در موارد مختلف، نشان داده ایم که این نگرش سیستمی وجود دارد در جامعه ما. تنها نکته مورد بحث، پایداری این نگرش در مواقع مختلف است. به عنوان مثال در دوران کرونا، شاهد بودیم که دستگاه ها با به میدان آوردن شرکت های دانش بنیان و بها دادن به داشته هایشان، در کنار استمرار و ایثارگریکادر درمان توانستند مقابله ای جانانه با این ویروس منحوس داشته باشند و درس هایی بزرگ و ماندگار را در دفتر تاریخ این مرز و بوم به ثبت برسانند. در مباحث دفاعی نیز، اوضاع از همین قرار بود. در مواجهه با تحریم های ظالمانه نیز. اما در برخی بخش ها و رشته ها، متاسفانه این اتفاق نیفتاده است. مثلا در بخش صنایع خلاق و اقتصاد فرهنگی، من دائما دچار غصه می شوم. وقتی می بینم این همه توانایی عظیم در کشور ما وجود دارد اما کمتر از آن استفاده می شود، دلگیر می شوم. این بخش بدون همراهی و هماهنگی بخش های دیگر از دولت و مجلس گرفته تا تک تک افراد جامعه در همه جای این سرزمین، نمی تواند حرف اش را به کرسی بنشاند و به نقطه مطلوب برسد.
با اینکه یکی دو سال از ابلاغ سند توسعه ملی صنایع فرهنگی و نرم گذشته است، من به شخصه، کمتر شاهد همراهی و همسویی همه ارگان ها برای به ثمر نشاندن منویات آن هستم. خوشبختانه چند ماهی است که قانون جهش تولید دانش بنیان توسط مجلس تصویب و از سوی دولت مردمی، ابلاغ شده است اما باز هم نگرانم. این نگرانی هم، باز از همان ضعف نگرش سیستمی نشأت می گیرد.
همین ماجرای سیل های اخیر، خودش شاهدی بر نگرانی های امروز من است. اگر سیستم، در همه ارکان کشور نسبت به زیست بوم فناوری و نوآوری وجود نداشته باشد، توأمان با خشکسالی و سیل روبه رو خواهیم شد که حاصل اش خدای ناکرده، خرابی و ویرانی است. با داشتن تعداد بالایی از دانش آموزان در کشور، ما در آینده نزدیک با نسلی روبه رو خواهیم بود که هوشیارتر و آگاه تر، پا به عرصه عمومی خواهد گذاشت. این هوشیاری و آگاهی نیز از سوی خود ما و با در اختیار گذاشتن شبکه های اجتماعی و نوآوری های ارتباطی و صنعتی و خدماتی به وجود آمده است. نسل دانشگاهی ما، با سرعت برق، راه خود را در ایجاد کسب و کارهای جدید و تازه باز می کنند و به جلو می روند. عموم مردم، روز به روز با تازه های ایران و جهان آشنا می شوند و توقعات شان نیز بالا و بالاتر می رود.
اگر در چنین شرایطی، به عنوان مثال بخش خودرو یا بخش دارو یا پتروشیمی ما، با این زیست بوم همراه نباشد، درون خود، دچار خشکسالی می شود. از آن سو هم، حجم بالا آدم های انگیزه مند و جویای نوآوری، دچار سرخوردگی می شوند و با تلنبار شدن خواسته هایشان، سیلی از ناامیدی و بی انگیزگی را شکل می بخشند. مهاجرت های پرشمار، تولید ثروت از راه های دلالی و آسیب زا، رونق قاچاق و بسیاری موارد دیگر از این دست را باید در آینده شاهد باشیم و تنها، باید تخریب جامعه مان را به نظاره بنشینیم و کاری هم از دست مان بر نخواهد آمد.
کمک به تقویت زیست بوم صنایع خلاق و نوآوری به عنوان مکمل و مددرسان زیست بوم اقتصاد دانش بنیان، در همان راستای شکل دادن سیستم در جامعه خواهد بود. بخش صنعت و خدمات عمومی نیز، می باید که این زیست بوم را از آن خود بدانند و در شکوفایی و ثمربخشی اش، دارای سهم باشند. این نگرش سیستمی نیز، نه فقط از سوی یک نهاد خاص، بلکه با ایجاد تعامل توسط همه بخش های موثر، ایجاد می شود. انعطاف در مواجهه با بخش های دیگر، سبب شکل گیری این سیستم می شود و در نهایت، دنیا با قدرتی نوظهور و قابل احترام رو به رو خواهد شد و ایران اسلامی در شمایلی تازه اما با ریشه های عمیق و تاریخی، زبانزد خواهد بود.
*رییس مرکز و دبیر ستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق